سفیرهدایت

آرشیو سبک زندگی ایرانی اسلامی

سفیرهدایت

آرشیو سبک زندگی ایرانی اسلامی

چرا خداوند شیطان را آفرید در حالی که تنها گمراه کننده انسان است؟

متن شبهه یا سوال:

چرا خداوند شیطان را آفرید در حالی که جز گمراه کردن انسان و اغوا گری کار دیگری نمی کند؟

پاسخ اجمالی

اولا: خداوند بر مبنای خالقیت خود «ابلیس» را نیز همانند همه موجودات به لباس «وجود» زینت داد. پس بنای خداوند، آفرینش موجودی شرور و اصطلاحا «شیطان» نبود. شیطان هم مانند همه موجودات دیگر، بر فطرتی پاک والبته آزاد آفریده شد. به همین دلیل هم بود که سال‌ها همنشین فرشتگان شده و خدای متعال را عبادت می‌کرد، ولی کبر و غرور در او طغیان نمود و از اختیار و آزادی خود سوء استفاده کرده، بنای سرکشی گذارد.

ثانیا: فرض كنید پنبه بودن یك ماده برای ما مطلوب است، اگر این پنبه آتش بگیرد و بسوزد سوختة این پنبه را می‎توانیم در جلوگیری از جریان خونِ یك جراحت به كار ببریم. داستان شیطان هم از همین جنس است. وقتی کبر و غرور بر ابلیس غلبه کرد و پنبه وجودیش را سوزاند، خدای متعال از سوخته شیطان در مسیر رشد و تعالی انسان، به عنوان گل سرسبد خلقت بهره برد.

پاسخ تفصیلی

اولا: خداوند بر مبنای خالقیت خود «ابلیس» را نیز همانند همه موجودات به لباس «وجود» زینت داد. پس بنای خداوند، آفرینش موجودی شرور و اصطلاحا «شیطان» نبود. شیطان هم مانند همه موجودات دیگر، بر فطرتی پاک والبته آزاد آفریده شد. به همین دلیل هم بود که سال‌ها همنشین فرشتگان شده و خدای متعال را عبادت می‌کرد، ولی کبر و غرور در او طغیان نمود و از اختیار و آزادی خود سوء استفاده کرده، بنای سرکشی گذارد.

ثانیا: فرض كنید پنبه بودن یك ماده برای ما مطلوب است، اگر این پنبه آتش بگیرد و بسوزد سوختة این پنبه را می‎توانیم در جلوگیری از جریان خونِ یك جراحت به كار ببریم. داستان شیطان هم از همین جنس است. وقتی کبر و غرور بر ابلیس غلبه کرد و پنبه وجودیش را سوزاند، خدای متعال از سوخته شیطان در مسیر رشد و تعالی انسان، به عنوان گل سرسبد خلقت بهره برد.

ثالثا: اگر گفته شود «خدا چرا دست شیطان را باز گذاشت تا به راحتی بتواند انسان‌ها را گمراه کند» در پاسخ می‌گوییم:

1. گوهر وجودی افراد، در سایه آزادی و اختیاری که از آن برخوردارند جلوه گر می‌شود. هم شیطان و هم انسان، هر دو مختارند تا انتخاب کنند. اگر این «اختیار» وجود نمی‌داشت دیگر «زشتی اغواگری شیطان» و زیباییِ «اطاعت انسان از اوامر الهی» ارزشی نمی‌داشت.

2. تسلط شیطان در گمراه نمودن انسان به همین راحتی هم نیست. خدای متعال در قرآن کریم، خطاب به شیطان می‌فرماید: «إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى‏ بِرَبِّكَ وَكيلا/ (اما بدان) تو هرگز سلطه‏اى بر بندگان من، نخواهى يافت (و آن‌ها هيچ‌گاه به دام تو گرفتار نمى‏شوند)! همين قدر كافى است كه پروردگارت حافظ آن‌ها باشد.» (اسراء/65) کافیست تا بنده خدا باشیم تا اغواگری و تسلط شیطان در ما موثر نباشد.

3. شیطان که علت تامه و اصلیِ گناه و بدبختی انسان نیست. ریشه‏هاى گناه همان غرایز موجود در نفس انسان است. فریب شیطان هم از طریق همین نیروها در وجود انسان صورت می‌گیرد. اگر كسى بتواند نیروهاى وجود خود را تحت كنترل خویش قرار دهد و عقل و خرد را بر هواهاى نفسانى غالب كند، فریب شیطان را نخواهد خورد.

4. از نظر سازمان آفرینش وجود شیطان برای افراد با ایمان و آن‌ها که می‌خواهند راه حق را بپویند نه تنها زیان‌بخش نیست، بلکه وسیله پیشرفت و تکامل آن‌ها است، برای اینکه پیشرفت و ترقی و تکامل، همواره در میان تضادها صورت می‌گیرد. به عبارت روشن‌تر انسان تا در برابر دشمن نیرومندی قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را بسیج نمی‌کند و بکار نمی‌اندازد. همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هرچه بیشتر انسان و در نتیجه ترقی و تکامل او میشود. به قول یکی از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر: هیچ تمدن درخشانی در جهان پیدا نشد، مگر اینکه ملتی مورد هجوم یک نیروی خارجی قرار گرفت و بر اثر این تهاجم، نبوغ و استعداد خود را بکار انداخت و تمدنی درخشان پی ریزی کرد.

پس این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم. اگر ما نخواهیم کاری از دست شیطان و شیاطین بر نمی‌آید. کار شیطان فقط «وعده دروغ» و «دعوت کردن به زشتی ها»ست آیه 22 سوره ابراهیم نیز به همین مطلب اشاره داره:

«وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ و شیطان، هنگامی که کار تمام می‌شود، می‌گوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم!» مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند!».

پس می‌توانیم به این وعده توجه نکنیم و رستگار شویم و تصمیم نهایی با شیطان نیست، با انسان است. می‌تواند وسوسه های شیطان را بپذیرد و می‌تواند آن‌ها را رد کند.

مطالعه بیشتر

  • فرید اکبری ناصر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.